آندیا جونمآندیا جونم، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 4 روز سن داره

دخترمن آندیا

آندیا در مهمونی عارفه جون

دخترم ... برایت آرزو دارم که نور نازک قلبت٬ به تاریکی نیامیزد. که چشمانت٬به زیبایی ببیند زندگی ها را. چو باران٬آبی و زیبا بباری٬شادمانه روی گرد غم به دور از دل گرفتن ها. برایت آرزو دارم به تنهایی نیالاید خدا٬ این قلب پاکت را و همواره به دستانت بیاویزد چراغ راه خوشبختی بدانی آنچه را اینک نمیدانی. برایت آرزو دارم سعادت را٬طراوت را٬ بهشت و بهترین بهترین ها را. عزیز روز های من خدا را می دهم سو گند که در قلبم برای تو خدارا آرزو دارم                   قبل از رفتن به تالار   آند...
24 آذر 1393

آندیا جونم با دوست کوچولوش آرمیای عزیز

                                                                   آندیای من شیرین ترین حس زندگیم من روز ها و شبهایم را با تو ودر کنار تو سپری میکنم و این گذران عمر را هیچ حس نمیکنم مگر به امید روزهای پر عشق و پر بار از  سلامتی و موفقیت ات   ...
19 آذر 1393

نبینم زانوی غم بغل گرفتی

شاد کردن کودک « هر کس فرزند خود را ببوسد ، خداوند ثواب برای او می نویسد و هر کس او را شاد کند ، خداوند او را در روز قیامت شاد خواهد کرد . »                         دوست دارم یه دونه ام شمع و چراغ خونه ام آندیای نازدونه ام     ...
17 آذر 1393

آندیا جونم در حال ظرف شستن

  « فرزند هفت سال سرور ، هفت سال فرمانبردار و هفت سال وزیر است . »                                                           قربون بشه مامانت هر موقع می خواستم  ظرف بشورم میومدی می گفتی قول میدم زود تمام کنم بذار منم ظرف بشورم  بعضی اوقات بهت اجازه میدادم ولی بعضی وقتها نه بوسسسسسسسسسس ...
17 آذر 1393
1